عشق مامانعشق مامان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

ارزوی مامان

عدد بتا

سلام دوستان خوبم امروز ازمایش دادم .... الان زنگ زدم جواب ازمایش را گرفتم روز 31 پری بتا 4000 دفعه قبلی بتا 206 بود ..... خدایا خودت این هدیه را دادی خودت هم برام حفظش کن........ دعا کنید برام.... اولش کلی نگران شدم که نکنه خارج رحمی باشه ولی توی نی نی سایت دیدم خارج رحمی بتا کم میره بالا.... لطفا برام دعا کنید اگه میتونید نظرتون را در مورد عدد بتام بگید ...
30 دی 1392

بیبی چک دوم

سلام دوستان خوبم واقعا از همتون ممنونم من امروز صبح زود دوباره بیبی چک گذاشتم البته یه مارک بهتر چون میگفتند مدی کور خطا زیاد داره اینبار rodes استفاده کردم که داروخونه گفت جوابش صد در صد درسته ... دقیقه اول خطش در حد محو بود جوری که به شوهرم گفتم منفی هست و اون بیبی چک خطا داشته ولی کم کم پررنگ شد وقتی کاغذش را خوندم دیدم نوشته بعد از سه دقیقه چک کنید که بعد از همون سه دقیقه خطش دومش کاملا مشخص بود و حتی از بیبی چک قبلی پررنگتر شده بود.... الان دیگه مطمئن شدم که نی نی اومده توی دلم خدارا بخاطر این نعمت هزاران هزار بار شکر میکنم اینم عکس بیبی چک امروز: ...
28 دی 1392

حال و هوای این روزهای ما

سلام به همه دوستان خوبم .... این روزها کلی تکراری شده از صبح که بلند میشم تا شب یکنواخت میگذره ... اتفاق تازه ای نمیفته و من فقط دارم میگذرونم بعضی روزا خوب بعضی روزا بد ولی در هر صورت میگذره ... دیروز یه کار بد کردم که قول داده بودم اینکارو نکنم ولی خب دیگه شد.... داشتم میرفتم سر کار رفتم یه بیبی چک گرفتم گفتم داشته باشم تا رسیدم محل کارم همکارم گفت چه خبر مامان شدی؟ گفتم نه ولی از بس الکی فکر میکنم مامان شدم رفتم بیبی چک گرفتم تا شنبه هفته بعد که موعد پری هست بذارم اونم گفت مگه چندم سیکلته ؟ من گفتم 24 ... گفت اگه باشی الانم نشون میده... و بدو زود بذار منم منتظر که یکی بگه بیبی بزن و ازخدا خواسته رفتم گذاشتم ساعت 5 عصر بود و همونطور که معل...
24 دی 1392

بدون عنوان

یادش بخیر اون روزای اولی که این وبلاگ را درست کردم و توی ماه اول اقدام بودم همه اش مینوشتم وای دلم درد میکنه وای کمرم درد میکنه ... یعنی من حامله ام؟؟؟ یادش بخیر اون روزا چه حال و هوایی داشتم با اینکه فقط چند ماه گذشته انگار سالها برام گذشت چقدر سختی کشیدم توی این مدت ... انگار همه حس و حال و هوام رفت... چقدر سال بدی بود امسال برای من ... بعد عید بود که مامان بزرگم که عاشقش بودم پر کشید و رفت 4 ماه بعدش باردار شدم و یکم اروم شدم از غصه که بعد از دوماه شکستم و بعد از اون درد و سقط و انتظار.... چقدر سخت گذشت این مدت.... الان اجازه دارم به دوباره شروع کردن فکر کنم ... شاید اینبار برای همیشه شادیم دوام داشته باشه.... نمیدونم چی شد یاد اونروزا اف...
19 دی 1392

دکتر

سلام به همه دوستان خوبی که همیشه میاند و سر میزنند و با نظراتشون من را کلی خوشحال میکنند امروز بلاخره دکتر اقای همسر رویت شد شاید مصلحت همین بوده که کار  ما افتاد بعد از 4 روز تعطیلی و دکتر نبود تا این ماه نی نی نیاد ولی اقای دکتر داروهای جدیدی دادند و گفتند دیگه نیازی نیست منتظر باشید و می تونید نی نی را دعوت کنید بیاد .... اما فکر نکنم این ماه دیگه بشه انشالله هرچی خدا صلاح بدونه!!! من دیگه گلایه ای ندارم همه چیز را میسپارم به خدا انشالله خود خدا هرچی خیره و صلاحه برامون فراهم کنه ....  
14 دی 1392

بدون عنوان

سلام نی نی شایدم باید بگم فعلا خداحافظ نی نی دیروز جواب ازمایش بابایی را گرفتیم بعد از دوماه دارو خوردن به جای اینکه بهتر بشه 15 میلیون کمتر شده بود نمیدونم این همه داروها کجا رفته و چی شده ولی فردا میریم دکتر ببینیم چیکار کنیم.............. خدایا من فقط ازت یه نی نی میخواااااااااااااام خدایا ............... ...
10 دی 1392

تصمیمات جدید من

سلام به همه دوستان خوب و مهربون و نی نی نازی که اگه خدا بخواد به همین زودیا میخوام دوباره دعوتش کنم بیاد توی دلم..... نی نی جونم دیروز بابایی رفت بعد از دوماه دارو خوردن ازمایش داد و قراره امشب که از سر کار برمیگرذم سر راه برم جوابشو بگیرم انشالله اگه همه چی خوب باشه که من مطمئنم خوب شده میخوام بعدش دعوتت کتم بیایی توی دلم........ ولی یه سری تصمیماتی گرفتم که اینجا میخوام ثبت کنم تا یادم بمونه........ 1.سعی کنم بیخیال باشم و به روزشمار نگاه نکنم(انشالله عملیش میکنم) 2.اگه این ماه خدا نخواست و نیومدی توی دلم دنیا روی سرم خراب نشه و بگم حتما مصلحتم همین بوده(انشالله که میتونم) 3.تا پری عقب نیوفته نه بیبی چک بخرم نه استفاده کنم(فکر نک...
9 دی 1392

درد و دل با خدای خوبم

خدایم مرا ببخش که هرگاه دلم میگیرد یادت میکنم خدایم مرا ببخش که به وقت نیاز یادت میکنم خدایم مرا ببخش که ناشکری ات را میکنم خدایم مرا ببخش اما من از همیشه به تو محتاجترم خدای مهربانم نیازم تویی ..... هرگاه خودت صلاح دیدی حاجاتم را بده .... انقدر دلتنگم..... انقدر محتاجم که هر لحظه اشک میریزم و تو را صدا میکنم ....... مهربانم ای یگانه عالم تو مهربانترینی پس مهربانیت را از من دریغ نکن ....... خدایم تو را سپاس هزاران بار تو را سپاس بخاطر همه چیز تو را سپاس سپاس که هستی سپاس که زندگیم را به من دادی سپاس که پدر و مادرم را به من دادی سپاس که همسرم را به من دادی ........ خدایم تو را سپاس هزاران بار دیگر تو را سپاس ...
6 دی 1392

روز شمار من

سلام نی نی نازنینم باز هم انتظار ..... باز هم شمردن روزها داره شروع میشه ....... توی این سه ماه و نیم همه اش فکر میکردم وقتی دوباره بتونم واسه داشتنت تلاش کنم خیلی شاد میشم ولی راستش الان خوشحال نیستم نه اینکه به خاطر داشتن تو ناراحت باشما نه..... به خاطر این که نمیدونم این بار چقدر باید منتظر اومدنت باشم؟؟؟؟؟ یعنی اینبار هم مثل دفعه قبل همون ماه اول میایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا خدایی ناکرده ماه ها باید انتظار بکشم؟؟؟؟ یا وقتی اومدی واقعا میایی پیشم بمونی؟؟؟؟ یا باز هم منو با یه دنیا غم تنها میذاری؟؟؟؟؟ یا اگه پیشم موندی سالم و خوب به دنیا میایی؟؟؟؟؟؟؟ یا خدایی ناکرده.....؟؟؟؟؟ سر درگمم نمیدونم چرا فکرم را نمیتونم جمع کنم....... بخاطر اون تجربه ت...
6 دی 1392